I LOVE YOU
I Love You

I LOVE YOU

نعجّب نكنيد اينجا همه چي در همه

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


خیانت

 مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به  او گفت : 

 

می  خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید : 

 

 نام دختر چیست ؟   مرد جوان گفت :

 

نامش سامانتا است و  در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در

 

هم کشید  و گفت :  من متاسفم به جهت  این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با

 

این دختر ازدواج  کنی چون او خواهرتوست  خواهش می کنم از این موضوع چیزی  

 

به مادرت نگو . مرد جوان نام   سه دختر دیگر را  آورد ولی جواب پدر برای هر کدام

 

از آنها همین بود . با  ناراحتي نزد مادر  خود رفت و گفت : 

 

مادر من می خواهم  ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او 

 

خواهر توست ! و نباید به تو بگویم  مادرش لبخند زد و گفت :   نگران نباش پسرم .  تو

 

با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی .  چون تو پسراو نیستی . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده: Ehsan تاريخ: جمعه 10 / 8 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

احسان هستم متولد 39/4/1996 میلادی و 10/2/1375 هجری شمسی. و وبم متولد 2012/1/27 ميلادي و 1390/11/7 هجري شمسي. بازدید کننده عزیز لطفا پس از خواندن هر مطلب نظر خود را ثبت کنید لطفا از وبلاگ شماره دو اين وبلاگ هم ديدن كنيد http://ehsan1375.loxblog.com

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب